بهنام رجب پور؛ مدرس دانشگاه؛ کارشناس ارشد مطالعات ترجمه.
همیشه وقت خریدن کتابی که می رسد شور و شوق برم می دارد. برخی کتب را از بستر اینترنت سفارش می دهم و لحظه های انتظار شروع می شود. در این هنگام، هر وقت صدای موتورسیکلتی را در کوچه می شنوم احساس می کنم مامور پست است و کتابی در بسته ای برایم خواهد آورد. آدم های اشتباهی را که تازه منتشر شده بود پیگیر شدم. هفت روز شد به دستم برسد. مامور پست هم از تحویل کتاب نیز حس می کنم خوشحال بود.
تحویل گرفتم. کتابی تمیز، رنگ و طرح جلدی عالی، با کاغذهای مخصوص سبک. همان لحظه شروع به خواندن مقدمه و اولین داستان کردم. اولین داستان، سیگارکشان، را دو بار خواندم. چرا؟ چون بار اوّل درمقام خواننده ای معمولی بودم و نمی دانستم متن چگونه است و فرآیند خوانش چگونه خواهد بود. بار دوّم ریز می شدم. دنبال عناصری بودم که چنین اثر و داستان هایی را خلق کرده بود. تقریباً هر داستان را دوبار می خواندم، کتیبه، عطش، مردعنکبوت و .... . بالشخصه صادقانه می گویم که نقص یا ضعفی در داستانها ندیدم. نقاط قوت و برجسته: نگارش خلاقانه، تفکر منسجم، و همراه کردن خواننده از ویژگی های بارز آدمهای اشتباهی است. قلم خانم دکتر شیوا مقانلو بسیار روان و البتّه کاملا حرفه ای است. دو عنصر از منظر زبانشناسی بارزتر است؛ در مقیاس خرد، کوچکترین گسستگی و شکستگی در جمله ها مشهود نیست که خواننده را اذیت کرده و فراری دهد؛ و اینکه جمله های مقدّم کاملا حمایتی هستند و با تشکیل جمله های موخّر مسنجم خواننده را در تعقیب وقایع داستان مصمم و پایدار باقی می گذارد. درحالت کلی درون متنیت خیلی خوب بود.
از منظر نگارش آدمهای اشتباهی را به سبک نگارش خلاقانه و گاهی سیلان ذهن (سیال ذهن هم می گویند) نزدیک دیدم. یعنی عناصر مربوط به سبک نگارش خلاقانه از قبیل آهنگ یکنواخت بدون زیر و بمی در پاره گفتارها، کنترل خوب راهبردهای روایتی، و زبان روان و شیوا برای دیالوگ های تکنفره، همگی چشم نواز خواننده و منتقد آثار ادبی است. حالت تعلیق و همراه ساختن خواننده از ویژگی های بارز دیگری بود که خانم دکتر مقانلو در آدم های اشتباهی به زیبایی استفاده کرده است؛ یعنی خواننده باید تا آخر داستان بیاید و اگر خوانش را در میانه رها کند، تقریبا چیزی عایدش نخواهد شد و فقط زیبایی های جملات و متن سوغاتی برای ذهن وی خواهد بود که بعید بنظر می رسد چنین رویدادی رخ دهد. از منظر مخاطب شناسی، در آدم های اشتباهی خواننده می بایست روابط مکانی و زمانی و همچنین روابط زبانی و بیانی را به هم مربوط ساخته یا گاه آنها را در ذهن خود خلق نماید. داشتن حواس کامل به محتوا و صورت داستان ها از الزام های است که مخاطب ملزم به رعایت آن است تا رشته کلام روایت از دست وی در نرود.
از منظر سابجکتیو این نگارنده، از ویژگیهای دیگر آدمهای اشتباهی زبانی رمزینه است که بصورت حرفه ای و تلویحی به ادبیّات و دغدغه های اجتماعی بشریت مدرن می پردازد. در این بین، فراموشی، مهرورزی، یاری رسانی و احترام شاید از ضمنی ترین و نهان ترین عناصر داستان باشد؛ بعنوان نمونه در صفحه 138 آمده است که «زندگی شخصی باید حریم و حرمت داشته باشد» که دارای پیام احترام به اشخاص و خانواده است. پیام های نهفته مربوط به یک داستان و جمله نیست و تقریباً هر داستان اصیل مشتمل بر بیش از یک پیام و گفتمان است. در نظر این نگارنده، آدم های اشتباهی به قلم خانم دکتر شیوا مقانلو توانسته است گوی سبقت را از سنت های معمول نگارش در ادبیّات داستانی ایران برباید و آنها را پشت سر گذارده است.
آدمهای اشتباهی انتخابی خوب برای آن دسته از پژوهشگرانی است که بررسی روانشناختیگونه داستان ها را قصد می کنند.
نقدها:
دالهای شناور/ وحید جمالی (یادداشتی بر مجموعه داستان «آدمهای اشتباهی» نوشته شیوا مقانلو)