درباره‌ی الی...

درباره‌ی الی ... – شیوا مقانلو

روترین وجه فیلم "درباره الی ...", پرکششی و نفسگیری آن است, اما این کشش و تعلیق وامدار عناصر آشنای سینمای مرسوم دلهره  یا اضطراب نیست؛ بلکه اضطراب و  انتظار از بطن روابط آدم ها ناشی می شود: هم ابعاد پیدا و بیرونی روابطی که روی پرده می بینیم, و هم ابعاد ناپیدا و نادیدنی این روابط که در ذهن خودمان و با نتیجه گیری از همان روابط بیرونی, می سازیمشان. در همین زمینه, پذیرفتنی بودن شخصیت کاراکترهای فیلم هم وامدار همین تقابل و رویارویی درون و بیرون ایشان است: ما هیچ پیشینه مشخصی از کاراکترها نداریم, از تک تک آنها همانقدر می دانیم که تک تک آن ها از الی می دانستند, یعنی فقط یک نام کوچک! ما فقط رفتراهای سطحی را می بینیم, ولی در بطن همین اطلاعات کوچک و روزمره بیرونی, کلیدهایی نهفته است که به تدریج و با جلو رفتن فیلم باعث کشف ابعاد درونی کارکترها هم می شوند: زنی خوش نیت اما پنهانکار و سر به هوا- مردی مجلس آرا اما عصبی - زنی بدگمان و اهل قضاوت کردن- آدم هایی منفعل, ترسو, شجاع و ....  
از سوی دیگر, جایگاه "حادثه" در این فیلم نه تنها بر عناصر سینمای حادثه پرداز متکی نیست, بلکه حتا بر یک داستان قصه گوی کلاسیک هم تکیه نمی کند. شاید تماشاگر این پیش فرض را داشته باشد که وقتی با یک فیلم نسبتا کم خرج و کم لوکیشن روبروست که ماجراهای اکشنی هم ندارد و در فاصله زمانی کمی هم رخ می دهد, پس قادعتا باید بر یک قصه کلاسیک و آشنا استوار باشد که فورمول مشخص "آغاز – میانه – پایان" را رعایت کرده باشد. اما "درباره الی ..." بدون نیاز به رعایت این معیار, یک قصه ساده و حداکثر دو خطی را با هوشمندی به یک فیلم خوش ساخت تبدیل کرده. این امر, نتیجه رعایت دو اصل مهم است: اول, فضاسازی دقیق  و معماری زمانی / مکانی فیلم که همزمان شخصیت پردازی های حساب شده را هم در خود جا می دهد؛ یعنی ماجرا نه بر اساس یک قصه خاص و خوش آب و رنگ, بلکه قدم به قدم و بر اساس روانشناسی آدم های مواجه با یک موقعیت خاص, پیش می رود تا نهایتا از هیچ, همه چیز ساخته شود. دومین عامل موثر, تدوین حرفه ای و خوب فیلم است. گزاف نیست اگر بگوییم بخش اظم هیجان و اضطراب ایجاد شده, مدیون تدوین مویین و ظریفیست که البته نماهای خود را از قاب بندیهای درست فیلمبردار و صدالبته دکوپاژ موفق کارگردان گرفته است؛ اما تدوین این فیلم به شکل مشخصی برتری خود را نسبت به سایر عناصر ساختاری نشان می دهد, طوری که حتا در پایان فیلم و با اندیشیدن دوباره به آن هم به نظر نمی رسد هیچ کم و زیادی در ارائه اطلاعات, فضاسازی ها, دیالوگ ها, و ... وجود داشته است. همه چیز درهم فشرده و موجز است, و حس خفقان حاکم بر شخصیت ها را القا می کند. اینجا همه ظاهرا همه شاد اند و می خندند, اما تنها یک جرقه, سویه دیگر آدم ها را هم رو می کند. تمام سکانس ها, حتا آب بازی بچه ها یا پرواز سبکبال یک بادبادک – که فی نفسه معانی شادی و نشاط و سرخوشی را با خود دارند- طوری انتخاب و با افکت های صوتی ترکیب شده اند که القاگر ترس و نگرانی باشند. بر این اساس, تدوین هرچه را که لازم بوده بی کم یا زیاد بیان کرده است.
قطعا سینمای ایران به چنین فیلم هایی بسیار احتیاج دارد. در زمانه ای که فیلم های فارسی کم ارزش و ناصادق, دوباره و تنها با اسامی جدید و بازیگرانی امروزی به پرده برگشته اند, و اکثر فیلمها به مدد چشم های روشن نابازیگران از راه رسیده, شوخی های غیرقابل تحمل, یا لمپن مابی های تاسف بار برای خود مخاطب دست و پا می کنند, "درباره الی ..." و حرکت قابل احترام آقای فرهادی, می تواند پنجره ای باشد به روی منظره ای تازه و لازم. کاش این پنجره بسته نشود.