داستانهای ما باید ادبیت داشته باشند تا ماندگار شوند
شیوا مقانلو (داستاننویس و مترجم) به خبرنگار ایلنا گفت: دلایل رویکرد نویسندگان در برههای از تاریخ به نوشتن رمان اجتماعی و تاریخی متعددی است. یکی از آن دلایل بیرونی و تاریخی و مکتبی است. اگر به لحاظ تاریخی نگاه کنیم، در هر دورهای یک نوع گرایش و مکتب در نویسندگان دیده میشود که به دغدغهی سیاسی و اجتماعی همان دوره ربط داده میشود.
وی ادامه داد: هر زمان روش خود را میطلبد، زمانی در ایران رمان اجتماعی و رئالیستی مطرح شده بود و نویسندگانی مثل احمد محمود به آن گرایش پیدا کردند و با نثری فاخر وقایع را تحریر کردند.
مقانلو افزود: با توجه به اطلاعاتی که دارم فرم نوشتاری نویسندگان ما رئالیستی است اما این رئالیستی اجتماعی و تاریخی نیست به دلیل اینکه تجربههای فردی آنها از تاریخ و اجتماع کم است.
این مترجم ادبی بیان کرد: تجربیات نویسندگان ما بیشتر از محیط زندگی آنها یعنی حول محور خانه و کافه و کتابفروشی انقلاب سرچشمه میگیرد. نمیخواهم قضاوت کنم و بگویم این کار بیارزش است اما بیشتر نویسندگان، شخصیتها و مکانهایی را خلق میکنند که خودشان میبینند یا از آنها سرچشمه میگیرد در نتیجه شخصیتهای داستانشان روزنامهنگار، نویسنده یا کتابفروش است.
وی اظهار کرد: درست است که موضوع این کتابها مربوط به جامعهی امروز است اما ارتباط و مناسبتی با جهانهای دیگر برقرار نمیکند. یعنی با جهان مردم شهرها و کشورها و عقاید دیگر ارتباط نمیگیرد. مقانلو بیان کرد: نویسنده باید بتواند زندگی غیرواقعی را هم تصور کند و در جهان دیگر زندگی کند. متأسفانه آنها اصلاً تجربیات جدیدی ندارند که بخواهند آنگونه تصور کنند.
وی ادامه داد: این اتفاق یک مقدار به تنبلی نویسندگان برمیگردد. اگر کسی بخواهد داستان اجتماعی و تاریخی بنویسد باید تحقیقات میدانی و گستردهای انجام دهد و مشخصاً در مقابل نگارش روزمرگی نویسنده بسیار سختتر است.
نویسنده مجموعه داستان «آنها کم از ماهیها نداشتند» گفت: البته این کتابها بازار هم دارد و شاید دلیل بازار فروش آنها به برخی ناشران بازگردد، آنها در دامنزدن به این عامل مؤثر هستند. البته برخی رسانهها و روزنامهنگاران هم موجب شیوع این مسأله میشود.
وی ادامه داد: موج این سبک از نوشتن هم به دنبال آن میآید. اگر کسی داستانی به این شکل داشته باشد و آن داستان مشهور شود کمکم سبک نوشتن آن دوره را تعیین میکند و نویسندگان آن شیوه را دنبال میکنند.
مقانلو افزود: در هر دهه اتفاقات سیاسی و اجتماعی میافتد که آن موضوع باب میشود. شاید اگر نویسندهای داشته باشید که بخواهید تحقیقات مختلف کنید موجب رقابت میشود و شاید باب جدیدی در ادبیات باز شود البته نشریات و رزونامهنگاران باید به این جریان کمک کنند.
وی ادامه داد: نمیتوانیم سبک آن دوره را با الان مقایسه کنیم. آن نوع نوشتن در آن دوره فاخر و عالی بوده و هنوز هم قابل خواندن است. کتابهای الان بعد از 6 ماه دیگر قابل خواند نیستند.
این نویسنده بیان کرد: ما به ادبیت احتیاج داریم. ادبیتی که صبور و پویا باشد و دغدغههای ادبی امروز را بیان کند. اثر ادبی باید به لحاظ ادبیت فاخر باشد تا ماندگار شود.
وی افزود: با وجود دغدغههای امروزی انسانها نمیتوانیم از کاراکترهای کارگر و مبارز اجتماعی سخن بگوییم. آن شخصیتها مربوط به آن دوره بوده است.
مقانلو گفت: اگر بخواهیم نکتهای را از آن زمان برداشت کنیم و به عنوان الگو قرار دهیم ادبیت آن زمان است. داستانهای ما نیاز به ادبیت دارند تا ماندگار شوند.