گفتگو با مجله‌ی تبار


شما جزو کسانی هستید که همیشه جریان‌های نو در ادبیات و سینما را پی‌گیری می‌کنید. امسال هم کتاب تازه‌ای دارید که دوست دارم خودتان درباره‌ی آن صحبت کنید.

خواهش می‌کنم. قبل از آن بگویم امسال سه کتاب دارم که یکی از آن‌ها «زندگی شهری» نوشته دونالد بارتلمی هست.

این کتاب قبلاً چاپ نشده بود؟

بله. یک بار هم تجدید چاپ شده بود منتها در چاپ سوم با مشکلات ممیزی برخورد کردیم اما خوشبختانه سال گذشته این مشکلات حل شد و در نهایت غیر از یک داستان، مابقی داستان‌ها حفظ شدند و این کتاب مجوز چاپ بعدی را گرفت.

با همان نشر بازتاب‌نگار؟

با عنوان نشر «کلاغ» که در واقع همان بازتاب‌نگار است و تغییر اسم داده.

جزو اولین کارهایی هم بود که از داستان‌نویسان پست‌مدرن‌ در ایران ترجمه ‌شد.

بله. اولین کار از دونالد بارتلمی بود که در ایران ترجمه شد. اگر خاطرتان باشد موج پست‌مدرن تازه در ایران به راه افتاده بود و بدفهمی‌هایی هم به وجود آورده بود. آن زمان مصداقی برای ادبیات پست‌مدرن نبود و وقتی این کتاب چاپ شد، مورد استقبال قرار گرفت و به چاپ بعدی رسید. حالا هم بعد از مسائلی که گفتم بالاخره چاپ سوم آن در نمایشگاه خواهد بود. کتاب بعدی‌ام در نشر «پریان» چاپ شده و مجموعه داستانی هست با عنوان «اسلیپی هالو» اثر واشنگتن ایروینگ که تیم برتون هم فیلم معروفی بر اساس یکی از آثارش ساخته. واشنگتن ایروینگ در واقع پدر داستان کوتاه آمریکاست. یعنی اگر به بارتلمی لقب پدر داستان پست‌مدرن آمریکا را داده‌اند، این عنوان به شکل عام‌تر به ایروینگ داده شده است. خیلی از نویسندگان اروپایی و آمریکایی تحت تأثیر این نویسنده بوده‌اند. برای اولین بار هم هست که اثری از این نویسنده به شکل کامل در ایران چاپ می‌شود. پیش از این یک یا دو داستان آن به فارسی ترجمه شده بود اما این مجموعه‌ای که من ترجمه کرده‌ام، دقیقا بر اساس همان مجموعه اصلی کار شده.

در کنار این‌ها کتابی ترجمه کرده‌اید که به نظرم کتاب بسیار مهم و در عین حال به لحاظ نظری تازه و نویی در ایران به شمار می‌آید؛ مقصودم کتاب ‌«از گیم تا فیلم» است. درباره‌ی این کتاب بگویید.

من با انتشارات «بیدگل» کتاب «ژانرهای سینمایی» را منتشر کردم که استقبال خوبی هم از آن شد و در حال حاضر به چاپ چهارم رسیده. این ناشر همیشه پیشنهادهای خوبی دارد. سرویراستارشان آقای ؟؟؟ بعد از «ژانرهای سینمایی»، کتاب «از گیم تا فیلم» را به من پیشنهاد کردند تا بررسی کنم. وقتی آن را خواندم به نظرم جالب رسید چون برای اولین بار بود که کتابی می‌دیدم درباره رابطه بین فیلم و Game و پیوندهایی که بصورت تئوریک و با ذکر مثال‌های فراوان بررسی شده بود. این کتاب سال 2013 منتشر شده و ارجاعات فراوانی دارد به آکادمیسین‌های جهان و چهره‌هایی که در ایران شناخته‌شده هستند و نظریه‌پردازان جدید و جوانی که تازه در کشورهای مختلف در حال فعالیت‌اند. بحث مطالعات سینما در ایران جا افتاده اما مبحث مطالعات Game در ایران مبحث تازه‌ای است. دست‌کم بحث Game Studies شاید برای اهل فن و صاحب‌نظران خیلی اصلاً حیطه‌ی قابل تأملی نبوده باشد در صورتیکه رشته Game Studies در دنیا دارد به حوزه قابل توجهی تبدیل می‌شود؛ به خاطر ابعاد مختلف جامعه‌شناختی، روان‌شناختی و به‌خصوص رویکردهای مطالعات فرهنگی در این مبحث. در این کتاب رابطه بین Game و فیلم در چند فصل و از چندین جهت بررسی شده؛ به اضافه یک مقدمه و یک مؤخره که فصل‌های بسیار کاملی هستند و خودشان فصل‌هایی مجزا به شمار می‌آیند. در هر فصل شما مثال‌های فراوان موردی یا Case Study درباره فیلم‌های سینمایی و Gameهای معروف می‌بینید. بررسی‌ای که در این حوزه انجام داده در واقع رابطه‌ی تعاملی و تقابلی این دو است؛ یکی اینکه از لحاظ شکل و ساختار چه تأثیراتی بر هم داشتند دیگری مباحث فرمی مطرح‌شده و همینطور بحث‌های روایتی و داستانی. جالب است که در بحث‌های روایت و داستانی، رابطه این‌ها با ادبیات را هم بررسی می‌کند و  به نظرم فوق‌العاده حوزه تازه‌ای برای تحقیق است. مثلا در بحث رابطه ادبیات و فیلم و Game این موضوع را مطرح می‌کند که بورخس حتا پیش از اینکه کامپیوتر پا به عرصه اختراعات بشری بگذارد، جزو اولین نویسنده‌های تعاملی دنیاست.

قطعا باید کتاب  را کامل خواند تا ارتباط بورخس را با این حوزه درک کرد اما اگر بتوانید مختصری در این مورد توضیح بیشتری بدهید برای خودم و علاقه‌مندن قابل استفاده خواهد بود.

خواهش می‌کنم. این بحث در کتاب کامل آمده اما اگر بخواهم مختصر بگویم این است که در داستان‌های بورخس شما با انتخاب‌هایی مواجه می‌شوید که این انتخاب‌ها به شکل مارپیچ و هزارتو جلو می‌روند. در واقع بورخس شما را با چندین مسیر و چندین انتها و Ending مواجه می‌کند. در این داستان‌ها، ساختار طوری طراحی شده که داستان در این مسیر مارپیچ جلو برود. بعد نتیجه می‌گیرد خیلی از Gameها هم با مسیری که پیش روی شما برای انتخاب می‌گذارند، دقیقا دارند از این الگو تبعیت می‌کند؛ شما مسیر بازی را انتخاب می‌کنید تا Ending متفاوتی داشته باشد. بحث‌های فوق‌العاده جذاب و هیجان‌انگیزی در این کتاب مطرح شده. بحث دیگر که به نظرم بسیار مهم است، بحث روان‌شناسی مخاطب در این دو عرصه است؛ فیلم و Game. اینکه مخاطبان با چه صحنه‌هایی از توقعات و رؤیاها و آرزوها مواجه می‌شوند. ضمن اینکه مطرح می‌کند سینما مخاطبانش را به چه نوع پایان‌هایی عادت می‌دهد و در Game  چه نوع پایان‌هایی پیش می‌آید. گریزهای زیادی هم در خلال بحث‌ها به ادبیات زده می‌شود که برای خودم قابل تأمل و جذاب بود. به این فکر می‌کردم کسانی که علاقه به ادبیات دارند دیدگاه دیگری نسبت به «پایان» دارند تا کسانی که درگیرGame  هستند. و در نهایت آخرین موضوع، شیوه‌های پخش و اکران هست؛ یعنی از زمانی که Gameها آمدند حتا فیلم‌ها هم وضعیتی پیدا کردند که از آن حالت یک بار تماشا شدن خارج شوند. این بحث که در سال‌های اخیر فیلم‌هایی دارد ساخته می‌شود که باید به آن‌ها گفت Game-فیلم. یعنی اکران هم که بشوند، به مخاطبان دستگاه‌هایی داده می‌شود که با کنترل آن دستگاه، فیلم‌ سینمایی مربوطه را جلو می‌برند و بر اساس انتخاب‌های خودشان ماجرا را به پایان‌های مختلف می‌رسانند.